سوين گلم ...
سلام عزيزم
ميدونم مدتهاست چيزي ننوشتم و يهو با يه عالمه حرف اومدم
راستش الان كه اينو مينويسم مثل پيشي از توي پتو داري نگاهم ميكني و غر غر ميكني
الان 45 روزته و خوشگل ترين موجودي هستي كه تا حالا ديدم
عزيزم ميشه به بابات ميگفتم تو عجله داري و زودتر از روزي كه خانم دكتر گفته به دنيا مياي همونطور هم شد وقت زايمان طبيعي من 4 آبان بود و تاريخ خانم دكتر 23 مهر ولي تو بدو بدو روز بعد تولد مامانيت بدنيا اومدي يعني 14 مهر ماه اونم با چه ماجرايي.
عشق من اسمتو بابايي گذاشت سوين چون تو برامون شروع يه زندگي متفاوت با يه دنيا شادي هستي مثل اسم قشنگت و از وقتي اومدي همه چيز عوض شده
برات مفصل خاطره اومدنتو مينويسم به همين زودي
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی